در این مقاله به ادامه معرفی آرايشهای تحليل تكنيكی میپردازیم. در قسمت قبل به مباحثی مانند نحوه ایجاد آرایشهای مختلف در نمودار سهام، آرایش های نموداری برگشتی، برگشتهای كليدی و آرایش سقف و كف سر و شانهها پرداختیم.
نعلبكیها (سقفهای گرد و كف های گرد)
«سقفها و كفهای گرد» يا « نعلبكیها» را در شكل های 5 و 6 مشاهده میكنيد.
ارتباط نعلبكیها با قيمت: بر خلاف خيلی از الگوهای نموداری برگشتی، كفها و سقفهای گرد در اثر تغييرات بسيار كند در عرضه و تقاضا شكل میگيرند. تغيير نسبتاً متقارن در جهت روند اتفاق میافتد.
ارتباط نعلبكیها با حجم: حجم در اولين قسمت از اين الگو كاهش میيابد (براي نعلبكی سقف وقتی قيمت بالا میرود و براي نعلبكی كف، وقتی قيمت پايين میرود) و سپس، در قسمت دوم با كاهش قيمت (در سقف گرد) يا افزايش قيمت (در كف گرد) افزايش میيابد.
وقوع نعلبكیها: سقفها و كفهای گرد خيلی كم اتفاق میافتند.
اهميت تكنيكی نعلبكیها: اهميت آرايش سقفها و كفهای گرد صرفاً در نمايش برگشت سهام است. اين آرايش مقدار بالا رفتن يا پايين رفتن سهم را نشان نمیدهد، اما تغيير جهت آن را به سمت صعودی يا نزولی خاطرنشان میسازد.
مثلثهای صعودی و نزولی
الگوی نموداری مثلثهای صعودی و نزولی، به ترتيب در شكلهای 7 و8 آمده است.
ارتباط مثلثها با قيمت: در مثلث صعودی، قيمتها بين خط مرزی افقی در سقف آرايش و خط مورب صعودی در كف آرايش نوسان میكنند. مثلث صعودی وقتی بوجود میآيد كه تقاضا در حال رشد باشد، اما تا جايی افزايش يابد كه به سطح عرضه در حد قيمت معينی برسد. وقتي عرضه جذب گردد، قيمتها مثلث را میشكنند و به سرعت بالا میروند.
در مثلث نزولی، حالت عكس اتفاق میافتد. قيمتها بين خط مورب نزولی در سقف و خط مرزی افقی در كف آرايش نوسان میكنند. مثلث نزولی موقعی تشكيل میگردد كه عرضه درحال رشد باشد، اما تا جايی افزايش میيابد كه به سطح تقاضا در حد قيمت معينی رسد. وقتی تقاضا خسته شود، قيمتها معمولاً به صورت آرايشهای ميان مدت هستند كه در مدت يک تا سه ماه كامل میشوند.
ارتباط مثلثها با حجم: وقتی قيمتها به سمت زاويه مثلث (صعودی يا نزولی) نزديک میشوند، حجم كاهش میيابد. شكست قيمتها نيز وقتی اتفاق میافتد كه حجم يكباره زياد شود.
وقوع مثلثها: مثلثهای صعودی و نزولی در نمودارهای روزانه به كرات اتفاق میافتند. در نمودارهای هفتگی نيز اگر چه زياد اتفاق نمیافتند، اما وقوعشان غير عادی نيست.
اهميت تكنيكی مثلثها: مثلثهای صعودی و نزولی، فرصت بسيار مناسبی را برای سود بردن از نوسانات قيمت فراهم میآورند. مثلثهای صعودی، چشم انداز بازار افزايشی را نشان میدهند و مثلثهای نزولی نيز نشان دهنده بازار كاهشی سهام هستند.
مثلثهای صعودی و نزولی، هر دو به طريق مشابهی هدفهای قيمتی يكسانی را پس از شكست قيمتها نشان میدهند. اين هدفهای قيمتی در شكل 7 و 8 منعكس شده است.
مستطيلها
مثالهايی از الگوهای نموداری مستطيلی بازار افزايشی و كاهشی، به ترتيب در شكلهای 9 و 10 آمده است.
ارتباط مستطيلها با قيمت: الگوی مستطيل از حركت افقی قيمتها بوجود میآيد. كافی است سقفها را با خطی افقی و كفها را با خطی افقی ديگری به هم وصل نماييم تا آرايش مستطيل تشكيل گردد. منطقهای كه در مستطيل تشكيل میگردد، به نام «منطقه مبادله» نيز مشهور است. آرايش مستطيلها هنگامی تشكيل میگردد كه عرضه يكنواخت اوراق بهادار با قيمت معين و تقاضا در قيمت پايينتری وجود داشته باشد. وقتی كه قيمت پايين میآيد، اوراق بهادار خريداری میگردد و قيمت دوباره بالا میرود تا به مرز بالای قيمت برسد و مردم دوباره آماده میشوند تا سهام را بفروشند و قيمت آن را تا سطح قيمت پايين، كاهش دهند. اين اتفاق تا جايی تكرار میشود كه يكی از دو طرف دست بكشند و الگو شكسته گردد.
قيمت بسته شدن سهام در بالا يا پايين مستطيل و خطوط مرزی، جهت حركت سهام را معين میسازد. اگر قيمت بسته شدن سهام بالای خط مرزی بالايی باشد، احتمال میرود كه قيمتها بالا روند. ازطرف ديگر، اگر قيمت بسته شدن سهام زير خط مرزی باشد، انتظار اين است كه قيمتها كاهش يابند.
ارتباط مستطيلها با حجم: مقدار حجم و نوع افزايش يا كاهش آن میتواند سرنخ خوبی براي تشخيص اين نكته باشد كه آرايش مستطيل در بالا يا پايين شكسته میشود. اگر حجم وقتی كه قيمت بالا میرود، بيشتر از وقتی باشد كه قيمت سهام پايين میآيد، انتظار میرود قيمت در بالای آرايش مستطيل شكسته شود. ازطرف ديگر، اگر حجم وقتی كه قيمت پايين میآيد، بيشتر از وقتب باشد كه قيمت سهام بالا میرود،انتظار اين است كه قيمت در پايين آرايش مستطيل شكسته شود.
وقوع مستطيل ها: مستطيلها زياد اتفاق میافتند و شناسايی آنها ساده است.
اهميت تكنيكی مستطيلها: قيمت بسته شدن سهام بالای خط مرزی بالا يا پايين خط مرزی پايين، جهت حركت سهم را نشان میدهد. مستطيلها نمیتوانند هدف قيمتی خاصی را پس از شكسته شدن آرايش مشخص نمايند و تنها، جهت بالا رفتن يا پايين آمدن قيمت سهام را نشان میدهند.
سقفها و كفهای دو قلو و سه قلو
الگوی نموداری سقف و كف دوقلو، به ترتيب در شكلهای 11 و 12 آمده است. نمونههايی از الگوی نموداری سقف و كف سه قلو نيز به ترتيب در شكلهای 13 و 14 آمده است.
ارتباط سقفها و كفهای دو قلو و سه قلو با قيمت: سقف دو قلو در نمودار قيمت، شبيه حرف M انگليسی است. اين آرايش هنگامی شكل میگيرد كه قيمتها به سطح معينی پيشروی كنند، برگردند، دوباره تا نزدیک سقف قبلی بالا روند و سرانجام، براي بار دوم تا زير كف قبلی (بين دو سقف) سقوط نمايند. كف دوقلو كه شبيه حرف W انگليسی است نيز دقيقاً همان سقف دوقلو است كه واژگون شده باشد. سقفها و كفهای سهقلو نيز مثل دوقلوها هستند، اما به ترتيب سه سقف و سه كف میسازند.
ارتباط سقفها و كفهای دو قلو و سه قلو با حجم: درمورد سقف دو قلو، وقتی سهام میرود تا سقف دوم را بسازد، حجم كمتر از هنگامی است كه میخواهد سقف اول را بسازد. اگر حجم نسبتاً بالا باشد، شانس ايجاد سقف دوقلو كاهش میيابد. دركف دوقلو، حجم پس ازساخته شدن كف دوم، به نحو قابل ملاحظهای افزايش میيابد.
در سقف سه قلو، حجم به تدريج در هر سقف كم میشود، به اين ترتيب كه حجم در سقف سوم كمتر از حجم در سقف دوم و در سقف اول از هر دو بيشتر است. در كف سهقلو، حجم در دومين افزايش قيمت بيشتر از اولين افزايش و در سومين افزايش قيمت از هر دو بالاتر است.
وقوع آرايش سقفها و كفهای دوقلو و سهقلو: سقفها و كفهای دوقلو خيلی كم اتفاق میافتند. سقفها و كفهای سه قلو نيز نادرتر هستند.
اهميت تكنيكی: سقفها و كفهای دوقلو، الگوهای نموداری آشنايی هستند كه اغلب به غلط تشخيص داده میشوند. در هر روند صعودی، پس از واكنش و برگشت سهام، هر موج افزايشی ما را به اين فكر میاندازد كه سقف دوقلو در حال ساخته شدن است. اما اكثر اوقات اين اتفاق نمیافتد و سقف جديد، بالاتر از سقف قبلی ساخته میشود. در اينگونه مواقع هميشه بايد منتظر تاييد الگوی نموداری باشيم. اين تاييد اتفاق نمیافتد، مگر اينكه قيمت به زير قيمت پايين قبلی (بين دو قله) برود يا در كف دوقلو، به بالای قيمت بالای قله قبلی افزايش يابد.
تاييد ديگر براي ايجاد اين آرايش، مساله زمان است. قلههای آرايش بايد با عكسالعمل كاملاً مشخصی از سهام جدا شده باشند. اگر دو سقف (قله) به هم نزديک باشند، میتوانند قسمتی از منطقه «تحکیم» باشند و «دره» بين دو قله، حدود 15 درصد زير قيمت دو «قله» باشد. سقفها و كفهای دوقلو و سهقلوی حقيقی، هدفهای قيمتی را نشان میدهند. پس از اطمينان از ايجاد اين آرايش، هدف قيمت در جهت برگشت، حداقل از فاصله «دره» تا «قله» آرايش است.
لوزی
آرايش لوزی نام خود را از شباهت تصويری اين نوع آرايش به اين شكل هندسی میگيرد. آرايش لوزی را در شكل 15 ببينيد.
رابطه لوزی با قيمت: آرايش لوزی در حقيقت، تركيبی از دو الگوی نموداری ديگر، يعنی «مثلث انبساطی» و «مثلث متقارن» است. در قسمت مثلث انبساطی، عرض نوسان قيمت افزايش میيابد و در پی آن، از نوسان قيمت مثلث متقارن كاسته میشود. وقتی يكی از خطوط مرزی در قسمت مثلث متقارن شكسته شود، آرايش لوزی كامل میشود.
آرايش لوزی میتواند به طريقی شبيه ادغام آرايش سروشانه با خط گردن V شكل باشد. اگر چه آرايش لوزی میتواند الگوی دنبالهداری از آب درآيد، اما معمولاً نوعی الگوی برگشت است.
ارتباط لوزی با حجم: حجم در اولين نيمه از آرايش لوزی (قسمتی كه شبيه به مثلث انبساطي است) افزايش میيابد و در نيمه دوم (قسمتی كه شبيه به مثلث متقارن است) به تدريج كم میشود. حجم عموماً در قسمت شكست قيمت آرايش لوزی زياد میشود.
وقوع لوزی: آرايش لوزی به ندرت ديده میشود و معمولاً نيز در سقف بازار تشكيل میگردد، نه كف بازار، زيرا برای تشكيل آرايش لوزی حجم نسبتاً بالايی لازم است كه معمولاً در شرايط كف بازار اين حجم وجود ندارد.
اهميت تكنيكی: در شكست قيمت آرايش لوزی، قيمتها لااقل به اندازهقطر كوچک لوزی تغيير مكان میدهند (بالا يا پايين میروند) و عموماً اين اندازه حداقل تغيير قيمت است.
كنجهای افزايشی و كاهشی
شكل های 16 و17 به ترتيب، الگوی نموداری كنج افزايشی و كاهشی را نشان میدهد.
ارتباط كنجها با قيمت: كنجها وقتی تشكيل میشوند كه قيمت سهم بين دو خط مرزی همگرا نوسان نمايند. در كنج صعودی، خطوط مرزی شيب صعودی دارند و خط مرزی پايين نسبت به خط مرزی بالا، زاويه شيب بيشتری دارد. در كنج نزولی، خطوط مرزی شيب منفی و نزولی دارند و خط مرزی بالا، نسبت به خط مرزی پايين، زاويه شيب بيشتری دارد. «گريز» يا «شكست قيمت» اين آرايش، معمولاً در فاصله دو سوم طول كنج تا نقطه تقاطع دو خط همگرا اتفاق میافتد.
آرايش كنج روي نمودار روزانه، معمولاً بيش از سه هفته طول میكشد تا كامل شود.
ارتباط كنج با حجم: حجم معادلات روزانه به تدريج كه به نقطه تقاطع بر خط همگرا نزديک میشويم، كاهش میيابد و وقتی به شكست قيمت نزديک شويم، زياد میشود.
وقوع كنجها: تشكيل كنجها امری عادی است.
اهميت تكنيكی: كنج صعودی، موقعيتی را بيان میكند كه از نظر تكنيكی رو به ضعف نهاده است. وقتی قيمتها، كنج صعودی را در خط مرزی پايين میشكنند، معمولاً به سرعت كاهش میيابند. علامت فروشی كه توسط كنجها در بازار كاهشی داده میشود، قابل اعتمادتر از علامتی است كه در بازار افزايشی داده میشود.
كنج نزولی موقعيتی را بيان میكند كه از نظر تكنيكی رو به قوت نهاده است. وقتی قيمتها كنج نزولی را در خط مرزی بالا میشكنند، معمولاً قبل از افزايش، مدتی را بهصورت افقی يا خنثی خواهند بود.
آرايش V يا اسپايکها
برخلاف بيشتر الگوهای برگشتی كه مسير خود را به تدريج تغيير میدهند، آرايشهای V (كه به نام «اسپايک» نيز شناخته میشوند) تغيير جهت خود را كاملاً ناگهانی و غيرمترقبه انجام میدهند. مثالهايی از آرايشV سقف و كف را به ترتيب در شكلهای 18 و 19 مشاهده مینماييد.
ارتباط V با قيمت: قيمتها به سرعت پايين يا بالا میروند و اين مقدار میتواند خارج از حد انتظار باشد. اين تغيير جهت، عموماً بدون اخطار قبلی صورت میگيرد.
ارتباط V با حجم: حجم عموماً در اين الگو زياد است.
وقوع V: آرايش V را میتوان به خصوص در سهام پرگردش به كرات مشاهده نمود.
اهميت تكنيكی: آرايش V آنقدر سريع و غيرمنتظره اتفاق میافتد كه تنها پس از وقوع میتوان ايجادش را مشاهده نمود. بنابراين، فرصت سود بردن از اين نوع آرايش كاملاً محدود است و بستگی به تجربه تكنيسين دارد.