در این مقاله به معرفی آرايشهای تحليل تكنيكی میپردازیم.
قیمتها در بورس، با روندهای مشخصی حركت میكنند كه هر یک، تعاريف و دورههای زمانی مشخصی دارند. هرگاه روندی شروع به تغيير كند، نوعی آرايش خاص بوجود میآورد كه اين آرايشهای تحليل تكنيكی را به نام «آرايشهای نموداری برگشتی» يا «الگوهای نموداری برگشتی» میشناسند.
كمک اساسی اين آرايشهای تحليل تكنيكی آن است كه در هر موقعيتی، جهت حركت بازار به سمت بالا يا پايين را نشان میدهند. اين آرايشها كمک میكنند تا سهام را پيش از آنكه خيلي بالا رود، بخريم و پيش از آنكه خيلي پايين آيد، بفروشيم.
تكنسينها به مرور زمان و به تجربه، آرايشهای برگشتی فراوانی را كشف نمودهاند كه برخی به وفور و برخی كمتر اتفاق میافتند. برخی از اين آرايشها از لحاظ پيشبينی حركت سهام بيشتر قابل اعتمادند و برخی كمتر. در اين درس به بررسی چند الگوی برگشتی معروف میپردازيم كه اعتبار آنها در طی ساليان متمادی در بورسهای جهان و اخيراً در بورس تهران نيز ثابت شده است.
قبل از توضيح الگوهای برگشتی، لازم است قدری در مورد نيروهای ايجاد كننده اين آرايشها صحبت كنيم.
نحوه ایجاد آرایش های مختلف در نمودار سهام
تشكيل «سقف بازار» و بازگشت متعاقب قيمت به سمت پايين، نتيجه غلبه يافتن عرضه سهام بر تقاضای آن است. يعني وقتی عرضه زياد و تقاضا كم میشود، در نتيجه، قيمت سهام شروع به پايين آمدن میكند. اين روند را در تحليل تكنيكی، به نام «توزيع» میشناسيم.
حالت مخالف موقعی است كه «كف بازار» تشكيل میگردد و متعاقب آن، قيمت سهام بالا میرود. اين حالت، نتيجه غلبه يافتن تقاضا بر عرضه سهام است كه در تحليل تكنيكی به نام «تجمع» شناخته میشود.
در هر دو حالت بالا (توزيع و تجمع) غلبه تقاضا بر عرضه، عموماً بهصورت تدريجی اتفاق میافتد. بهاينصورت كه قيمتها در موقعيتی شروع به نوسان میكنند تا اينكه بازگشت كاملی اتفاق افتد.
آرایش های نموداری برگشتی
تكنسينها در خلال ساليان متمادی، آرايشها و الگوهای متعددی را در نمودارهای قيمت يافتهاند كه مهمترين و قابل اعتمادترين آنها عبارتند از:
- « برگشتهای كليدی»
- « آرايش سر و شانه های سقف و كف»
- « نعلبكیهای سقف و كف»
- « مثلثهای صعودی و نزولی»
- « مستطيلها»
- « سقفها و كفهای دو قلو و سه قلو»
- « لوزیها»
- « كنجهای افزايشی و كاهشی»
- « اسپايکها يا آرايشهای V»
در ادامه، در مورد هر يک از اين آرايشها بحث خواهيم كرد.
برگشتهای كليدی
شكل 1 برگشت كليدی را در حالت سقف و شكل 2 نيز برگشت كليدی را در حالت كف نشان میدهد.
ارتباط برگشت كليدی با قيمت: برگشتهای كليدی معمولاً در خلال دوره زمانی كوتاه، معمولاً يک روز از فعاليت بازار اتفاق میافتند. «سقف برگشت كليدی» (مطابق شكل 1) نتيجه بالا رفتن قيمت بالای يک روز نسبت به قيمتهای بالای روز قبل و بسته شدن آن در نزديک قيمت پايين روز قبل است.
حالت عكس، براي «كف برگشت كليدی» اتفاق میافتد. در اين حالت، ابتدا قيمت پايين سهام به نحو قابل توجهی پايينتر از قيمت پايين روز قبل میشود و سپس، بالا میرود تا از قيمت بالای روز قبل، بالاتر رود. كف برگشت كليدی را در شكل 2 مشاهده مینماييد.
الف – وقتي روند غيرشكسته و «افقی» و تقريباً مستقيم، براي مدتی ادامه يافته باشد.
ب – وقتي كه حجم به نحو قابل توجهی نسبت به روزهای قبل بالا برود.
ارتباط برگشت كليدی با حجم: برگشت كليدی معمولاً با افزايش غير عادی حجم همراه است.
وقوع برگشت كليدی: وقوع برگشت كليدی امری عادی به شمار میرود. ممكن است برگشت كليدی، در دل آرايش ديگری اتفاق افتد. بهطور مثال، سقف در آرايش سر و شانه، خود برگشت كليدی است.
اهميت تكنيكی برگشت كليدی: برگشت كليدی تنها در سرمايه گذاريهای كوتاه مدت اهميت دارد. اهميت اين آرايش با اتفاق افتادن موارد زير مضاعف میشود:
- وقتی قيمت بالای دوره زمانی به مقدار قابل توجهی از قيمت بالای دوره قبلی بيشتر شود كه در اين هنگام، سقف برگشت كليدی اتفاق میافتد، يا قيمت پايين دوره زمانی، به مقدار قابل توجهی پايينتر از قيمت پايين دوره قبل شود كه در اين هنگام، كف برگشت كليدی اتفاق خواهد افتاد.
- وقتی برگشت كليدی پس از يک دوره حركت افقی و خنثی سهام، اتفاق افتد.
- وقتی قيمت بسته شدن دوره برای سقف برگشت كليدی پايين و برای كف برگشت كليدی، «بالای» دامنه تغييرات دوره زمانی قبلی باشد.
- وقتی حجم دوره به نحو قابل توجهی بالا باشد.
آرایش سقف و كف سر و شانهها
«سقف سر و شانه ها» را مطابق شكل 3 و «كف سر و شانهها» را مطابق شكل 4 مشاهده مینماييد.
ارتباط سر و شانهها با قيمت: آرايش سر و شانهها يكی از رايجترين و قابل اعتمادترين الگوهای تحليل تكنيكی است. اين آرايش از شانه چپ، سر و شانه راست تشكيل شده است كه در شكل 3 مشاهده میشود. شانه چپ معمولاً در پايان يک دوره افزايش فشرده قيمت سهام، تشكيل میگردد. پس از پايين آمدن قيمت سهام از بالای شانه چپ، به سمت قيمت بالای جديد پيش میرود و سپس، به سمت پايين شانه چپ پايين میآيد تا قسمت را «سر» در آرايش نموداری «سرو شانهها» بسازد. آخرين پيشروی به قيمت بالا كه پايينتر از قيمت بالای «سر» است، پس از كاهش قيمتها، شانه راست را میسازد و الگوی نموداری «سر و شانهها» تكميل میگردد.
«خط گردن» خطی است كه میتوان از كف شانه چپ به سر و شانه راست رسم نمود. وقتی خط گردن شكسته باشد، تاييدی بر برگشت روند قيمت سهام خواهد بود. در آرايش سر و شانهها، وقتی قيمت از شانه راست نيز میگذرد و پايينتر میرود، غيرمعمول نيست كه قيمتها براي مدت كوتاهی بازگشت مثبت داشته باشند و سپس، روند نزولی خود را ادامه دهند.
«كف سر و شانهها» به طور خيلي ساده، عكس «سقف سر و شانهها» است. البته، در برخی مواقع ديده میشود كه كف سر و شانهها پهنتر از سقف سر و شانهها است.
اغلب آرايشهای سر و شانه كاملاً متقارن نيستند. خط گردن نيز جز در مواقع نادر، افقی نيست و معمولاً شيبی به سمت بالا دارد. پايينترين قسمت شانه راست بايد به مقدار قابل ملاحظهای پايينتر از سقف شانه چپ باشد. حالت عكس نيز برای كفهای سر و شانهها برقرار است.
ارتباط سر و شانه ها با حجم: براي سقف سر و شانهها، حجم در قسمت افزايشی شانه چپ، بيشترين مقدار را دارد. از سقف شانه چپ به پايين كاهش میيابد و دوباره وقتی كه قيمت میرود تا سر را بسازد، افزايش میيابد. كاهش حجم از سقف سر صورت میگيرد و هنگامي كه قيمت دوباره افزايش میيابد، تا شانه چپ را سازد حجم نيز افزايش میيابد.
براي كف سرو شانهها، حجم در هر افزايش قيمت، زياد میشود و حجم در هنگام ساختن شانه راست، بيشتر از حجم در هنگام ساختن سر است. بين اين دو افزايش قيمت (بين سر و شانه راست) حجم به مقدار بسيار پايينی میرسد. اگر خط گردن با حجم نسبتاً پايينی شكسته باشد، میتواند نمايانگر علامت اشتباه باشد و بررسی دوباره قيمتهای پايين، ضروری میگردد.
وقوع آرايش سر و شانه ها: آرايش سروشانهها در نمودارهای قيمت اتفاق میافتد.
اهميت تكنيكی آرايش سر و شانهها: حداقل هدف قيمتی پس از «شكست» آرايش سر و شانهها، به اندازه فاصله سر تا خط گردن است.
ادامه مطلب آرايشهای تحليل تكنيكی در مقاله بعدی…