ابلهیت، بیماری لاعلاج جامعه بشری!

ابلهیت، بیماری لاعلاج جامعه بشری!

در این کتاب، 5 قانون اساسی جهالت انسان مطرح گردیده است:

قانون اساسی اول ابلهیت

تعداد افراد ابله اطراف ما بیش از آن چیزی است که فکر می‌کنیم.

افراد ابله وجود دارند، اما به‌ گفته چیپولا، ممکن است تعداد و تأثیر آن‌ها را در جامعه دست کم بگیریم. او به قدری در این مورد مطمئن بود که اظهار داشت:

هر عددی که در رابطه با تعداد افراد ابله اطرافمان در نظر بگیریم، باز هم تعداد آن‌ها را دست کم گرفته‌ایم.

این جمله اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد، اما بخشی از سبک نوشتن طعنه‌آمیز این نویسنده است. از سوی دیگر، در نظر گرفتن چنین ایده‌ای را نباید ساده انگاشت. به هر حال، اینکه تعداد افراد ابله، به عنوان اولین قانون در نظر گرفته شده تصادفی نیست. هر چه تعداد افراد ابله بیشتر باشد، افراد باهوش بیشتر در معرض آسیب قرار می‌گیرند. چیپولا در رابطه با قانون اول می‌گوید:

قبل از آنکه فردی را باهوش و باذکاوت بدانید، کمی در رابطه با رفتار ابلهانه او فکر کنید.

او همچنین در کتاب‌ش پیشنهاد می‌کند که آزمایشی را در این رابطه انجام دهید.

برو تو خیابون و ببین چند نفر اصرار دارن بدون هیچ دلیلی مانع تردد تو توی خیابون بشن. اگر رفتار اونا ابلهانه نیست، پس چیه؟

قانون اساسی دوم

ابلهیت افراد ارتباطی با دیگر ویژگی‌های اخلاقی آن‌ها ندارد.

چیپولا، ابلهیت را از ویژگی‌های انسان می‌دانست، ویژگی‌هایی مانند داشتن موهای بور یا چشمان سیاه. در نتیجه، باید بگوییم که ابلهیت می‌تواند بخشی از اخلاقیات برخی افراد باشد بدون آنکه حتی سطح تحصیلات و دیگر فضائل و رذائل اخلاقی آن فرد را در نظر بگیریم.

چیپولا در ادامه می‌گوید:

چه خود را در خانه حبس کنید، چه رفت و آمد خود را تنها به محافل علمی محدود کنید، باز هم این یک واقعیت است که باید با درصدی از افراد ابله در جامعه کنار بیایید.

در این نگاه بدبینانه، انسان محکوم به مقابله با ابلهیت است. همچنین، طبق گفته چیپولا، هیچ مکان یا راه‌حل امنی برای دور ماندن از این ابلهیت وجود ندارد. تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که این واقعیت را بپذیرید و تا آخر عمر با آن زندگی کنید.

قانون اساسی سوم 

افراد ابله موجب می‌شوند که افراد و گروه‌های دیگر، به صورت پی در پی متحمل ضرر و شکست شوند و در نهایت خودشان نیز سودی از ایجاد این همهمه نمی‌برند، حتی دچار رنج و ضرر نیز می‌شوند.

کارلو چیپولا این قانون را طلایی و مهمترین قانون می‌دانست که هرگز نباید فراموش شود. او ابلهیت را مرتبط با بهره هوشی نمی‌دانست، بلکه فقدان مهارت‌های رابطه‌ای را دلیلی برای ابلهیت می‌دانست. به‌ویژه معتقد بود که می‌توان افراد را بر اساس رفتارشان طبقه بندی کرد. افراد ابله کسانی هستند که به دیگران و اغلب خودشان آسیب می‌رسانند. برعکس، رفتار برخی افراد باهوش یا بیش از حد ساده‌لوح، با هدف کمک به دیگران است.
به طور خاص، او معتقد بود که انسان‌های ابله رفتاری غیرمنطقی و غیرقابل درک دارند. اما این بدان معنا نیست که اعمال آن‌ها تأثیری بر زندگی شما ندارد. به احتمال زیاد افرادی را به یاد می‌آورید که مانع پیشرفت شما شدند و برای شما مشکلات، ناامیدی و رنج ایجاد کردند، آن‌ها جزو همان دسته آدم‌های ابله هستند. شگفت‌انگیزتر این است که چنین آدم‌های ابلهی حتی از رفتار ابلهانه چیزی عایدشان نمی‌شود. در واقع، چیپولا اظهار داشت:

کسانی هستند که با اعمال غیرمنطقی خود، نه تنها به دیگران آسیب می‌رسانند، بلکه خودشان نیز دچار رنج و ضرر می‌شوند. چنین افرادی از تیره ابرابلهان هستند.

قانون اساسی چهارم

افراد باهوش، قدرت مخرب افراد ابله را نادیده می‌گیرند و فراموش می‌کنند که ارتباط و معاشرت با افراد ابله تحت هر شرایطی می‌تواند ویرانگر و هزینه‌بر باشد.

برای شفاف‌تر کردن این قانون، کارلو چیپولا اضافه کرد:

افراد ابله خطرناک هستند زیرا افراد منطقی تصور و درک رفتار ابلهانه برایشان مشکل است.

در چنین دیدگاهی، حملات افراد ابله، همیشه افراد باهوش را غافلگیر می‌کند. این باعث می‌شود که دفاع منطقی، از سمت آدم‌های باهوش دشوارتر شود. از سوی دیگر، از آنجایی که اعمال غیرمنطقی را نمی‌توان با استفاده از منطق درک کرد، راه حل منطقی، فایده چندانی نخواهد داشت.

قوانین اساسی ابلهیت انسان
در نتیجه، با دست کم گرفتن قدرت افراد ابله، آسیب‌پذیر می‌شوید و همیشه در دام غیرقابل پیش بینی بودن افراد ابله هستید. چیپولا همچنین معتقد بود که افراد باهوش تمایل دارند فکر کنند که ابله‌ها فقط می‌توانند به خودشان آسیب برسانند و از اعمال آن‌ها مصون هستند. این اشتباه بزرگی است که باعث می‌شود افراد باهوش احساس آسیب‌ناپذیری کنند و به‌طور خطرناکی گارد خود را در مقابل افراد ابله پایین بیاورند.

قانون اساسی پنجم

افراد ابله، خطرناک‌ترین نوع افراد هستند.

این قانون، نتیجه مسلم قانون اساسی چهارم است. برای درک بهتر این قانون و ارتباط آن با نظریه چهارم، چیپولا بیان کرد:

یک آدم ابله، از یک راهزن خطرناک‌تر است.

از بین پنج قانونی که تاکنون شنیدید، این قانون باید قابل درک‌ترین و معقول‌ترین قانون باشد. در واقع، عقل سلیم به ما می‌گوید که افراد باهوش، هر چقدر هم که دشمن ما باشند، قابل پیش‌بینی هستند. در مقابل، افراد ابله اینطور نیستند. این تفاوت ظریف، افراد ابله را بسیار ترسناک‌تر از افراد باهوشی می‌کند که دشمنان ما هستند. در خاتمه، این قانون را باید به‌ عنوان خلاصه‌ای از کل نظریه چیپولا درباره ابلهیت انسان در نظر گرفت.

کتاب قوانین اساسی ابلهیت انسان

کارلو چیپولا، اقتصاددان ایتالیایی، به ما آموخت که تنها با استفاده از جملاتی طعنه‌آمیز و به کار گرفتن عقل، می‌توان ایده‌های پیچیده را با روشی ساده و طنزگونه شرح داد. همانطور که اشاره کردیم، او توانست ابلهیت انسان را به شیوه‌ای روشن و واضح به زبان بیاورد. او با خلاصه کردن چنین موضوع پیچیده و بحث برانگیزی در پنج قانون اساسی، نظریه‌ای اصیل و جذاب ارائه کرد. این نظریه در ابتدا تنها میان افراد محدودی به اشتراک گذاشته شد، اما در نهایت این نظریه در سطح بین المللی شناخته شد و اکنون در بسیاری از رشته‌ها مورد مطالعه قرار می‌گیرد. اگرچه این نظریه به شیوه‌ای طنزگونه بیان شده، اما واقعیت آن است که این قوانین می‌بایست در ذهن افراد باقی بمانند، آن هم درست زمانی که ابلهیت برخی انسان‌ها، مانع پیشرفت افراد باهوش می‌شود.

اینستاگرام ما را دنبال کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *