روش تحليل تكنيكی برپايه سه اصل اساسی بنا شده است كه در «تمام بازارهای جهان» صدق میکنند و عبارتند از:
1. همه چيز يک سهم، در قيمت آن سهم منعكس میگردد.
2. قيمتها بهصورت روندهايی حركت میکنند كه اين روندها در برابر تغييرات مقاومت میكنند.
3. روندهاي بازار تكرار میشوند.
اكنون به توضيح هريک از اين اصول میپردازيم.
اصل اول تحليل تكنيكی
اولين و مهمترين اصل در تحليل تكنيكی اين است كه همه چيز و تمام اطلاعات موجود در مورد سهام، در قيمت بازار آن تبلور مییابد. تكنسينها (كسانی كه براي تحليل بازار از تحليل تكنيكی استفاده میكنند) معتقدند كه تمام اطلاعات و دانش موجود درباره يک سهم، صرفنظر از اينكه «بنيادی» ، اقتصادی، سياسی يا روانشناختی باشد، در قيمت بازار سهام نمايان میگردد. برخي تكنسینهای متعصب وجود دارند كه مطالعه اطلاعات و صورتهای مالی شركتها و درآمد آنها و عوامل عرضه و تقاضا را بيهوده میدانند. برخي تكنسينها نيز عاقلانه، روشهای بنيادي را به موازات تحليلهای تكنيكی خود بهكار میبرند.
در سال 1985، تكنسين معروف آمريكايی، «ويليام اونيل» روشی را تدوين نمود تا مطالعات بنيادی را نيز بهطور كلاسيک وارد تحليلهای تكنيكی نمايد. اين روش كه به نام CANSLIM شناخته میشود، نقطه عطفی براي آشتی روشهای بنيادی و تكنيكی است.
اطلاعات بنيادی و تكنيكی هرچه كه باشند، چه خوب و چه بد، بدون ترديد برآيندي دارند كه در یک نقطه خود را نشان ميدهند و آن نقطه، «قيمت» سهام است. عوامل مؤثر در قيمت سهام، در گستره بسيار متنوعي قرار میگيرند كه شامل عوامل پيچيده عرضه و تقاضا، شرايط سياسی، شرايط مديريتی و غيره میشوند. اما تكنسينها بهجای توجه به اين عوامل، صرفاً به قيمت سهام و روند تغييرات آن توجه میكنند، زيرا تمام عوامل ياد شده، تأثير خود را سرانجام بر «قيمت» سهام میگذارند.
اصل دوم تحليل تكنيكی
اصل دوم روش تحليل تكنيكی، اين است كه قيمتها به صورت مسيرها يا روندهای خاصی حركت میكنند و اين روندها، درمقابل تغييرات ناگهانی از خود مقاومت نشان میدهند. عرضه و تقاضايی كه براي يک محصول وجود دارد، باعث میشود روند حركت قيمت سهام شركت توليد كننده اين محصول، در حالت تعادل قرار گيرد. وقتي حركتی آغاز گرديد، تغييری در آن پديدار نمیشود، مگر اينكه خود به پايان رسد. اگر قيمت سهامی شروع به بالا رفتن كند، افزايش قيمت آن ادامه خواهد يافت تا اينكه به نقطه بازگشت مشخصی برسد.
بهعنوان مثال، نحوه حركت اتومبيلی را درنظر بگيريد. فرض كنيد شما (بهعنوان سرمايهگذار) «موتور سوار» هستيد و سهام مورد توجه شما، «اتومبيلی» است كه جلوی شما حركت میكند. وقتی سهام يا همان اتومبيل به راه افتد، ابتدا سرعت پايينی دارد. اما بهتدريج بر سرعت خود میافزايد تا به اندازه سرعت خاصی برسد. اگر اين اتومبيل بخواهد مسير خود را تغيير دهد و مثلاًبرخلاف جهت فعلی حركت كند، ابتدا از سرعت خود میكاهد (درمورد اتومبيل میتوان اين كاهش سرعت را تشخيص داد. در مورد سهام نيز كافی است دقت كنيم كه تغيير قيمت روزانه آن روز به روز كاهش میيابد، مثلاً از 5 به 4، 3، 2و 1 درصد میرسد) تا سرعتش به صفر برسد و آنگاه به تدريج میپيچيد (يا دور میزند) و در مسير جديد قرار میگيرد. اتومبيل در حالی كه سرعت بالايی دارد، هيچگاه نمیتواند به يكباره تغيير مسير دهد و ناگزير از كاهش سرعت است. همين نكته درمورد سهام نيز وجود دارد. به اصطلاح میتوان گفت كه «سهم اينرسی دارد».
سهام ابتدا مسيری را آغاز میكند كه كاهشی يا افزايشی است و به اينطريق، «روند» را بوجود میآورد. اين روند تا هنگامی وجود دارد كه تغيير قيمت بهتدريج كند شود و به اصطلاح، «راهنما بزند» كه ايها الناس! بدانيد كه میخواهم تغيير جهت دهم. آنگاه، سهام تغيير جهت میدهد و مسير خود را عوض میكند. در اين نقطه، سهام «روند» جديدی را آغاز میكند.
مثال:
براي روشن شدن موضوع، مثالی واقعی مطرح میكنيم. شكل 1، نمودار تغييرات قيمت سهام شركت سرمايه گذاری مسكن را نشان میدهد.
همانطور كه در شكل 1 ملاحظه میكنيد، روندی از نقطه A شروع شده و قيمت افزايش يافته تا به نقطه B رسيده است. در نقطه B سهام تغيير جهت داده و كاهش يافته تا به نقطه C رسيده است. همانطور كه در شكل مشاهده میشود، روند قيمت سهام هيچگاه منفصل نيست.
شكل 2 روند تغييرات قيمت سهام شركت گاز لوله را نشان میدهد.
در شكل 3، روند افزايشی قيمت سهام بانک آمريكا كاملاٌ قابل مشاهده است.
اصل سوم تحليل تكنيكي
آخرين اصل كليدی روش تحليل تكنيكی بازار سهام، اين است كه روندهای بازار دائماً درحال تكراراند. يعنی الگوهای مشخصی را میتوان در فاصله زمانهای مختلف، روي نمودارها يافت، الگوهايی كه دائم درحال تكرار شدن هستند. اين اصل تحليل تكنيكی به اصل بسيار مهم روانشناختی بازمیگردد كه انسانها در شرايط مشابه، عكسالعملهای مشابهی از خود نشان میدهند. از آنجا كه بازار سرمايه نيز انعكاسی از عملكرد انسانهاست، تكنسينها اين عكسالعملها را مطالعه میكنند تا در موقعيتهای مشابه بتوانند عكسالعملهای مشابه را پيشبينی نمايند.
درشكل 4، تكرار روندهاي افزايشی و خنثی به صورت متوالی در مورد سهام شركت پتروشيمی خارک، منعكس شده است.